علل توسعه¬نيافتگي مناطق روستايي - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان علل توسعه¬نيافتگي مناطق روستايي
ميگردد. از طرفي، با توجه به آنکه زيربنا و اساس هر کشوري، روستا و جمعيت روستايي است، براي ارتقاي کيفيت زندگي و معشيت اين جمعيت بايد استراتژيهاي خاص و متناسب با شرايط اقليمي و فرهنگي- اجتماعي آنها اتخاذ گردند. بنابراين، براي رسيدن به توسعهي روستايي بايد نخست امکانات، تنگناها و ظرفيتهاي موجود هر روستا مشخص شوند و بر اساس آن براي هر روستا يا مجموعهاي از روستاها برنامهريزي دقيق صورت پذيرد. به عبارت ديگر، با پي بردن به علل توسعهنيافتگي روستاها، ميتوان برنامهريزي مناسبي براي دستيابي به توسعه پايدار داشت. لذا، هدف مطالعهي حاضر بررسي علل توسعهنيافتگي مناطق روستايي بخش مارگون در شهرستان بويراحمد بود. به اين منظور از دو رويکرد کمّي و کيفي بهره گرفته شد. در بخش کمّي به تعيين و تفکيک روستاهاي توسعهيافته و توسعهنيافته از طريق سطحبندي پرداخته شد. براي اين بخش پژوهش از روش اسکالوگرام گاتمن استفاده به عمل آمد. نتايج حاصل از اسکالوگرام نشان داد که روستاهاي درصحه، بيدک، باغچه، رتين، نسهمورغم، دربيد، يورک عليا، زيرنا، کلوار، بالرود، موشميعليا، گهورمرده، لهفرخ موشمي، سرچال، تاکسيسهسفلي، قلعه سقاوه در سطح پنجم توسعهيافتگي و در سطح اول اولويت برنامهريزي قرار گرفتند. جوبريز، شهنيز و موشميسفلي نيز در سطح اول توسعهيافتگي و در سطح پنجم اولويت برنامهريزي بودند. به اين ترتيب روستاهاي سطح پنجم، در گروه توسعهنيافتهترين روستاها و در سطح اول از نظر اولويت برنامهريزي توسعه قرار گرفته که بايد مورد توجه بيشتري باشد. همچنين روستاهاي سطح اول توسعهيافتگي (جوبريز، شهنيز، موشمي سفلي) در بهترين وضع بودند. با توجه به اينکه در سطح پنجم توسعهيافتگي بيشترين روستاها (17 از 47 روستا) قرار داشتند، چنين استنباط ميگردد که روستاهاي اين بخش بسيار توسعهنيافته ميباشند. همچنين در اين پژوهش علل توسعهنيافتگي روستاهاي بخش مارگون نيز بررسي شد. به منظور جمعآوري دادهها در اين قسمت، از پرسشنامه و به منظور تجزيه و تحليل آنها از تحليل عاملي و مقايسه ميانگينها بهره گرفته شد. در اين زمينه ابتدا به منظور اندازهگيري انسجام دروني دادهها براي بهرهگيري از تکنيک تحليل عاملي از آزمون KMO و آماره بارتلت استفاده شد. محاسبات انجام شده نشان داد که انسجام دروني دادهها براي بهرهگيري از تکنيک تحليل عاملي مناسب (KMO برابر با 712/0) و آماره بارتلت نيز در سطح يک درصد معنيدار بود. در اين بررسي با توجه به ملاک کيسِر، دَه عامل با مقدار ويژه بالاتر از يک استخراج شد که به نامهاي مديريتي، اجتماعي، اقتصادي، نگرشي، زيربنايي، رضايتي، فردي، مشارکتي، اخلاقي، و مالي و اعتباري نامگذاري شدند. اين عوامل در مجموع 21/73 درصد از واريانس کل عاملها را تبيين ميکنند. همچنين يافتههاي استخراج شده از مقايسه ميانگينها بين اين عوامل در دوگروه روستاهاي توسعهيافته و توسعهنيافته نشان داد که بين ميانگين عاملهاي اجتماعي، مالي و اعتباري، مشارکتي، زيربنايي، اخلاقي و فردي بين دو گروه تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين براي تعيين اهميت هر يک از اين عوامل در تفکيک دو گروه از تابع تشخيص استفاده به عمل آمد، که عاملهاي عمراني، مالي و اعتباري، و مشارکتي بيشترين اهميت را در تفکيک دو گروه داشتند. در بخش کيفي نيز در بررسي و تحليل علل توسعهنيافتگي روستايي در بخش مارگون شهرستان بويراحمد، از نظريهي بنيادي استفاده شد. نتايج حکايت از آن دارد که عوامل توسعهنيافتگي روستاها را سه گروه دولت، خود مردم روستا و همچنين مسائل مربوط به محيط روستا به وجود ميآورند که در نهايت اين عوامل با توجه به تقسيمبنديهاي کدگذاري محوري به پنج گروه اجتماعي، اقتصادي، محيطي، فرهنگي، و سياسي و اداري تقسيمبندي شدند. با توجه به مدل ارائه شده و همچنين کدگذاري محوري، عوامل توسعهنيافتگي مربوط به دولت شامل عدم تخصيص بودجه و اعتبارات لازم به روستاها، وضع قوانين مشابه براي شهر و روستا، مديريت سليقهاي، رابطه در سطح ادارات، اقدامات مقطعي در رسيدگي به روستاها، عمل نکردن به برنامههاي تدوين شده، بيعدالتي دولت مرکزي و عدم پيگيري مسئولين استاني، اعتقاد نداشتن به روستاها، فساد اداري، کشمکشهاي سياسي، عدم ارائه تسهيلات و قوانين سخت اخذ تسهيلات، بيتوجهي مسئولين، اختيارات کم مديريت روستا، و عوامل مربوط به مردم روستا شامل نبود مديريت آگاه و با دانش، عدم همکاري با مديريت روستا و نهادهاي دولتي، عدم آگاهي از حقوق خود، عدم پيگيري مردم، مهاجرت، اختلافهاي طايفهاي، در بُعد محيطي و طبيعي نيز محدوديت اراضي کشاورزي، کمبود آب کشاورزي، واقع شدن روستاها در ارتفاعات، نحوهي استقرار روستا، ناهموار بودن روستا و زمينهاي کشاورزي بودند. با توجه به نتايج حاصل، در پايان پيشنهاد ميشود که تأمين خدمات و امکانات مورد نياز و خدماترساني بر اساس نظام سلسله مراتبي سکونتگاههاي روستايي بايد مدنظر قرار گيرد. همچنين انجام مطالعات کارشناسي جهت ساماندهي روستاهاي پراکنده، خصوصاً روستاهاي کم جمعيت با توجه به وجود حدود 110 روستاي زير 20 خانوار در اين بخش، توصيه ميگردد